بازدید امروز : 448
بازدید دیروز : 62
گزارش فارس از فعالیتهای مخرب فرقهای موسوم به عرفان حلقه؛
«عرفان حلقه» دامی برای دانشجویان و فارغالتحصیلان
خبرگزاری فارس: رئیس فرقه انحرافی " عرفان حلقه " که خود را مهندس میخواند ازطریق ارتباط با یک جنگیر با فریب دانشجویان و فارغالتحصیلان مدعی است که به خداوند اتصال دارد!
به گزارش خبرگزاری فارس، طی سالهای اخیر شاهد گسترش فرقه های انحرافی و خودساختهای بودیم که با توسل به معانی مافوق طبیعت و فرامادی، مبادرت به جذب مخاطب و سپس فریب و سواستفاده از آنها میکنند، عرفان "حلقه " یکی از این فرقههای دست ساز است. در گزارش پیشرو به ابعاد مختلف فعالیتهای مخرب این فرقه انحرافی میپردازیم.
*کلاسهایی که شعور انسانی اسکن میشود!
رهبر این فرقه از سال 1376 با راه اندازی کلاسهایی جهت ترویج افکار و عقایدش عرفان حلقه را راهاندازی و رسماً اعلام موجودیت کردهاست. این گروه ابتدا برای اینکه وجهه قانونی نیز داشته باشند، با سلسله رایزنیهایی مجوزی از سازمان ملی جوانان دریافت کرد که پس از تشکیل چند دوره از کلاسها این مجوز توسط سازمان ملی جوانان تمدید نشد.
مبنای حرف این فرقه یا یکی از مهمترین ادعاهای رهبر فرقه این است که وی ادعا میکند قدرت اتصال دهندگی به شعور کیهانی را دارد. یعنی میتواند انسانها را در کره زمین به جریان شعور کیهانی وصل کند و بدین ترتیب یک حلقهای ایجاد می شود و عرفان حلقه شکل میگیرد. عرفان حلقه الهام گرفته از تعابیری است که معمولاً دراویش و صوفیه دارند و از تعبیر حلقه استفاده میکنند.
شاید بتوان گفت یکی از خصوصیات این فرقه که آنها را با برخی از فرقهها متمایز میکند (اگر فرقههای دیگر عوام را که کانون توجهات خود قرار میدهند) خواص را نشانه گرفتهاست. جذب شدگان توسط این فرقه، معمولاً کسانی هستند که تحصیلات بالایی دارند و از قدرت ارتباطگیری با بسیاری از مراکز علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... برخواردارند. این فرقه پس از تشکیل و راهاندازی کلاسهای خود یک ادعای دیگر را نیز مطرح کرده و آن ادعا این است که "ما قدرت فرادرمانی داریم. یکی اینکه میتوانیم امراض را شفا بدهیم. "
آنها ادعا دارند که میتوانند افراد را به شعور کیهانی یا شعور الهی متصل کنند و سپس آن شعور الهی بدن افراد را اسکن میکند و بدینوسیله بیماریهای آنان را شناسایی و شفا میدهد.( البته در صورتی که صلاح بداند) آنها همچنین ادعا میکنند این بیماریها شاید بیماریهایی باشد که شخص از وجود آنان مطلع نباشد. این گروه مدعی هستنند که در صدد رسانیدن انسانها به کمال هستند و عرفان را به دو دسته عرفان کمال و عرفان قدرت تقسیم میکنند. میگویند: ما قسمت عرفان کمال هستیم و عرفانهایی که میآیند از این موضوع استفاده شخصی میکنند به عرفان قدرت مربوط هستند که در دسته عرفانهای شیطانی قرار دارند و ما آمدهایم که با گسترش شبکه شعور شیطانی مقابله کنیم.
* نماد واقعی از استبداد رای
این فرقه مثل تمام فرقهها دعوت به شخص و فرد میکنند. رئیس این فرقه باید محبوبترین و مهمترین فرد برای افراد جذب شده باشد. و کوچکترین نقد به وی باعث میشود تا یک مقابله عظیم، با شخص انتقاد کننده صورت گیرد و در چنین مواقعی اعضا کاملاً کر و کور از رئیس فرقه حمایت میکنند.
اگر کسی از این گروه بخواهد به اصطلاح به درجات بالای کمال برسد، وی خطاب به او میگوید: این من هستم که تو را به این کمال رساندم و باعث شدم که این آگاهی را بدست بیاوری.
او همچنین قدرت تفویض را برای خود قائل است و میگوید ما قدرتی برای مقابله با شیاطین و موجودات غیر ارگانیک داریم و این تشعشع دفاعی را میتوانیم به افراد دیگر نیز تفویض کنیم.اعضای گروه عرفان حلقه پس از پایان کلاسهای خود پایان نامههایی را به شرکتکنندگان میدهند و پس از آن یک دوره کلاس باعنوان تشعشع دفاعی را نیز پشت سر میگذارند و اگر کسی این دوره را با موفقیت طی کند به وی مدرک تشعشع دفاعی داده میشود و به آنان میگویند و تأکید میکنند که خود این مدرک نیز دارای خواصی است که باید به آن احترام کرد.
*آشنـایی با رییس فرقـه عرفان حلقـه
رهبر این فرقه " م. ط " معروف به مهندس است. وی هیچ سابقه مطالعاتی، پژوهشی و تحصیلاتی چه آکادمیک و حوزوی ندارد. این بهاصطلاح استاد عرفان همچنین توان قرائت قرآن را ندارد و آیات را غلط قرائت میکند. وی تاکنون دو کتاب در خصوص معرفی عرفان خود نوشته است. کتابهای وی حاوی انبوهی از انحرافات فکری و عقیدتی است. هر چند گفته میشود مهندس است، اما وی تاکنون مدرکی در این خصوص ارائه نکرده است. یعنی مشخص نیست، در چه رشتهای مهندسی گرفته، از کدام دانشگاه مدرک گرفته و یا فعالیت مهندسی دارد یا خیر. اما این فرد توانسته افرادی را که دارای مدارج بالای علمی و دانشگاهی هستند جذب کند. ظاهراً وی مدتی با یک جنگیر نیز مرتبط بوده و مدعی است به او پول پرداخت کرده تا از توانایی وی بهره ببرد.
*کلاسهای فرقه حلقه و سوءاستفـاده های مالـی
کلاسهایی که توسط این فرقه برگزار میشود بدین صورت است که هر دوره این کلاسها 6 جلسه است که هر هفته یکبار برگزار میشود. مسئولان برای این 6 جلسه مبلغی در حدود 50 هزار تومان از مخاطب اخذ میکنند و این فرد پس از گذراندن این مورد به مقام استادی نایل میشود! این پول تماماً به جیب فرد رئیس فرقه میرود که تلاش دارد انسانها را به کمال دعوت کند! البته به نظر میرسد این یک کمال حساب بانکی است تا معنویات روحانی.
این مسئله باعث شده که بسیاری از مسئولان این فرقه و اطرافیان و خانوادههای آنها به مکنت مالی قابل توجهی دست پیدا کنند. ماشینهای گران قیمت سوار شوند، حسابهای بانکی آنها همیشه رقمهای قابل توجهی را به خود دیده و ببیند.
در این دورهها که توسط مسولان عرفان حلقه برگزار میشود، حدی برای پذیرفتن کارآموز وجود ندارد و سیاست مسئولان و دستاندرکاران فرقه این است که هرچقدر مخاطبین بیشتر شرکت کنند بهتر و مطلوبتر است و درآمدزایی بیشتری صورت میگیرد. مسئولان این فرقه مدعی هستند که در 4 سال اخیر در حدود 6 هزار نفر را تحت آموزشی قراردادهاند و این افراد از حامیان عرفان حلقه هستند. اما حقیقت این است که این آمار بدون شک غیر واقعی است و برای القای گستردگی این فرقه اعلام میشود. این گروه از اینترنت استفادههای زیادی کردهاند و تاکنون سایتهای اینترنتی و وبلاگهای زیادی را راهاندازی کردهاند که این روند در حال حاضر ادامه دارد و بهرهگیری این گروه از فضای سایبری روز به روز بیشتر میشود. همچنین مسترهایی هستند که در خارج از کشور با این گروه ارتباط دارند.
در بررسی فرقه اما باید به چند نکته دقت جدی کرد. یک فرقه برای اینکه حقانیت خود را ثابت بکند باید رهبر آن فرقه چگونگی اتصال خودش را به خداوند از طریق اولیاء الهی اثبات کند. این سؤال بسیار مهمی در عدم مشروعیت این فرقه است که تاکنون پاسخ داده نشدهاست. معمولاً رهبران فرقههای منحرف انسانهای خود انتصابی هستند که این فرد نیز از این قضیه مستثنی نیست، چون او نیز با تصمیم خودش به عنوان رهبر فرقه منصوب شده و هیچ دلیلی برای حقانیت خودش ارائه نداده است.
*محتــوای اعتقــادی عرفان حلقه و شباهت آن با کلیساهای خانگی
فرقه حلقه از نظر اعتقادی مخلوطی از فرقههای مختلف است. یعنی آدمهایی که در اطراف طاهری قرار گرفتهاند، هرکس به اندازه سطح مطالعاتش به رهبر فرقه کمک میکنند. هر کس به نوعی، آموزشی به وی میدهد و سپس اطلاعات مختلف جمع آوری شده، توسط وی در کلاسها طرح میشود. شیوه کار ورود این فرد بدون شک کپیبرداری از مسیحت است که با برشمردن برخی از مصادیق این مسئله تبیین خواهد شد.
به فرض مثال مسئله ارتباط با روح القدس از مسایلی است که در کتاب عرفان حلقه آمده است. یعنی رهبر فرقه مدعی است که در حلقه وحدت، یک نفر یا دو نفر میآیند. یک نفر مثلا شخصی است که میخواهد متصل شود، نفر دوم اتصال دهنده که معمولا یا مستر یا رهبر حلقه است، نفر سوم روحالقدس است و نفر چهارم خداست. این یعنی همان نگاه پدر، پسر و روحالقدس که اتفاقا حالا وقتی اعتقادات این گروه را مطالعه کنید، متوجه میشوید که شبیه همان جریان هم ساخته شده است.
الان یکی از کارهایی که اینها انجام دادهاند و شبیه به مسیحیت است،مسئله فرا درمانی و شفاست. یکی از ویژگیهای حضرت عیسی (ع) این بود که امراضی را شفا میدادند که فراتر از توانایی عادی بشر بود و این مدل را عرفان حلقه اعلام و اجرا کردند و گفتند " ما شفا میدهیم. " شیوهای هم که در ارائه مطالب به مخاطبین در نظر گرفته است نیز به مسیحیت شباهت دارد.
شباهت دیگر عرفان حلقه به مسیحیت این است که مسیحیان معتقدند حضرت عیسی (ع) راه میرفتهاند سخنانی ایراد می کردهاند و حواریون یادداشت میکردند و بدین طریق بسیاری از سخنان حضرت عیسی (ع) نیز منتشر میشد و کتب مقدس نیز اینگونه نوشته و جمعآوری شدهاست. طاهری هم دقیقاً به همین سبک هم طاهری جلسه به جلسه در دورههای مختلف مسایلی را مطرح میکند که این مطالب کمکم به رشته تحریر در میآید و مبانی فکری عرفان حلقه تکمیل میشود. پس با کنار هم قرار دادن این مطالب می توان دریافت که شیوههای سیستماتیک عرفان حلقه، شیوههای مسیحیت است و همان جریان را که مسیحیان در جریان کلیسای خانگی برای رشد نیروهایشان پیگیری میکنند، در عرفان حلقه عیناً دنبال میشود.1
محتوای اعتقادی عرفان حلقه ملقمهای از مجموعههای مختلف است. بخشی از آن از عرفان اسلامی گرفته شده، بخشی از اعتقادات صوفیه و جریانات صوفیگری اخذ شده، یک بخش از اعتقادات جریان حلقه از عرفان هندو گرفته شده است (اصلا خود واژه کیهان که اینها از آن استفاده میکنند، بحث چاکرای کیهانی است که در مباحث اوشو و رام الله هند نیز مطرح شده است. شما خیلی از مطالب و متون عرفان حلقه را اگر نگاه بکنید، متوجه خواهید شد که این متون ترجمه است، فقط قالب آن ایرانیشده و بهاصطلاح بومیسازی شده، در برخی اوقات نیز اشعاری به آن اضافه شده، البته در مواردی نیز آیات قرآن اشتباه و بدون ربط به آن افزوده شدهاست. درکل این فرقه یک مدل و ایدئولوژی مشخصی ندارد و ساختار اعتقادی آن پر از پارادوکس و تناقض است و مانند بسیاری از فرقهها، هر مطلبی که بتواند مردم را جذب کند در منشور اعتقادی آن گنجانده شده است. یکی دیگر از ادعاهای وی، قائل شدن یک نقش جهانی برای خودش است. با نگاهی ساده به ادعای اخیر این فرد میتوان دریافت که وی این بار نیز درصدد است، در نقش حضرت عیسی(ع) ظاهر شود. یعنی او با این ادعا قصد دارد به این مطلب تاکید کند که همانطور که عیسی(ع) از پیامبران اولوالعزم و محدوده دعوت وی جهانی بوده او نیز فردی با یک مشخصات جهانی است.
در همین راستا، در کتاب عرفان حلقه آمده، این عرفان فراتر از همه مناسک و اعتقادات است. هر کس با هر آیینی میتواند جذب این عرفان شود و به کمال دست یابد و حلقه این کمال هم رییس فرقه است که به خداوند اتصال دارد! و علاوه بر اینکه خودش با خداوند ارتباط دارد، برخی افراد را نیز میتواند متصل کند و این ارتباط به گونهای است که حتی پیغمبران الهی نیز ارتباط بدین سبک را مطرح نکردهاند.
*وجه تسمیـه عرفان کیهانـی یا حلقـه
اما چرا نام این عرفان، عرفان کیهانی است. اگر بخواهیم منشا این عرفان را عنوان کنیم باید بگوییم، این عرفان الهی نیست، چون اگر الهی بود باید نام آن را عرفان الهی میگذاشتند. عرفان کیهانی یک نوع عرفان ماتریالیستی است که ما مثلاً در قرن 17و 18میلادی در غرب شاهد این قبیل گروههای شبهعرفانی ماتریالیستی بودیم. یعنی کسانی آمدند و یک سری ایدئولوژیهایی را مطرح کردند و علیرغم اینکه خدا را انکار میکردند، اما به انرژی طبیعت و انرژی کهکشانها و ... قائل بودند. هالیوود نیز در برههای از زمان مبادرت به ساخت فیلمهایی کرد که در آن به ارتباط انسانها با کهکشانها میپرداخت و انسانهای ماورایی در آن به تصویر کشیده میشدند. نمونهای از این دیدگاه را میتوان در عرفان حلقه دید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید